به دریا شکوه بردم از شب دشت، وز این عمری که تلخ تلخ بگذشت، به هر موجی که می گفتم غم خویش؛ سری میزد به سنگ و باز می گشت
بی تو یه برگ زخمی ام اسیر دست اجل یه نیمه جونم تو بیاتو بیا که از تو جون بگیرم یه بی نشونی که می خوام از تو نشونه بگیرم حالا که تمومه لحظه هامو انتظار تو پر کرده برگرد وای ازاین لحظه هایی که توی انتظارت دلم بی تو سرکرد
هژار
چهارشنبه 21 شهریورماه سال 1386 ساعت 11:07 ب.ظ
سلام .اولین نفری هستم که نظر میدم . ورودت را به جمع بچه های بلاگ اسکای تبریک میگم وبلاگت با اینکه تازه پاست اما همین اول کاری خوب خودش را نشون داد .من از اسم زیبای وبلاگ بود که جذبش شدم .موفق باشی به من هم سری بزن .خوشحال میشم
سلام ممنون که به من سر زدی بازم به من سر بزن متشکرم من می دونستم که دل افراد بلوگسکای خیلی بزرگه ممنون از حضورت
سلام .اولین نفری هستم که نظر میدم . ورودت را به جمع بچه های بلاگ اسکای تبریک میگم وبلاگت با اینکه تازه پاست اما همین اول کاری خوب خودش را نشون داد .من از اسم زیبای وبلاگ بود که جذبش شدم .موفق باشی
به من هم سری بزن .خوشحال میشم
سلام
ممنون که به من سر زدی
بازم به من سر بزن
متشکرم
من می دونستم که دل افراد بلوگسکای خیلی بزرگه
ممنون از حضورت
سلام جملات و شعرهات زیبا و دلنشین بود
سلام
ممنون که به من سر زدی
بازم به من سر بزن
متشکرم
سلام وبلاگ خوبی داری به ما هم سر بزن اگه اهل معماری هستی...
سلام
ممنون که به من سر زدی
بازم به من سر بزن
متشکرم
در ضمن وبلاگ زیبایی داری
بای
سلام
وب تون خیلی زیبا بود ولی مطالبش کم بود
امید وارم که موفق باشی
به امید دیدار
سلام . خوبید؟ممنون از اینکه به من سر زدید.وبلاگ زیبایی دارید .امیدوارم دلسرد نشی و ادامه بدهید.
همیشه عاشق
همیشه در انتظار
همیشه تنها
شاید باید گذشت تا برسیم
بگذر تا بیابی کسی را که دوستش داری و دوستت دارد
شاد باشی
یا حق
سلام
وبلاگ زیبایی داری عزیزم
به من هم سر بزن
منتظرتم
خدانگهدار